اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

نفس مامانی و بابایی

شمارش معكوس

لحظه ديدار نزديك شده عسل مامان دلم داره براي ديدنت پر ميزنه انقدر ذوق دارم كه نگو دلم ميخواد هرچه زودتر بياي تو بغلم و ببوسمت ببينم چه شكلي هستي دلم برات يه ريزه شده ولي از يه طرف ديگه همش با خودم ميگم الان هميشه و همه جا با من هست ولي وقتي به دنيا بياد ديگه همه جا با من نيست دلم براي لگد زدنات،چرخيدنات و قل خوردنات تنگ ميشه ماماني با هر تكوني كه تو به خودت ميدي هزار بار قربون صدقت ميره و دلش برات ريش ريش ميشه چون تو با هر تكوني كه به خودت ميدي شكم مامان از حالت طبيعي خارج  ميشه و  همه ميفهمن كه اميرعلي خان الان كجا تشريف دارن و دارن چيكار ميكنن. 30  روز ديگه  م...
25 دی 1391
1